اين يه سيله که آروم نميشه چشات رو وا کن
ببين رد خط ميلونيه خاشاک و خاره
بگير و ببند و بزن. بکش. بدر و بدوزد
ببين ميشه بازم پاک کني حافظه ها رو
تنها رسم تو تبار تو سهراب کشي
زمين چطور از ياد ببره خون ندا رو
تا وقتي خون تو رگامونه نعره مون بلنده
تا کي ميخواي خفه کني حنجره هارو