وقتي دست نوشته هاي چمران را ميخواندم آنجا که ميگويد: «خدايا آنقدر سجدهام را طولاني ميکنم تا مهره هاي کمرم بشکند آنقدر مي ايستم تا پا هايم فرسوده شود» آن روز عاشقش شدم. اكنون پاهايم شكسته و تنم هزار پاره است. قلم بر نداشتم كه خود نمايي كنم، ميخواهم با شهيدان عهد محكمي ببندم.